بازگشت Remedy

پیش درآمد:

در مراسم E3 شرکت سونی در سال 2018، در سالی که آخرین حضور سونی هم در این مراسم بود، عنوانی نمایش داده شد که همه به نوعی در نگاه اول آن را دنباله بازی Quantum Break می‌دانستند،

ولی خب خبری از دنباله این بازی نبود و ما باید منتظر شاهکار جدید sam lake و استودیو Remedy میماندیم؛

بازی Control، بدون شک یکی از بهترین آثار استودیو بازیسازی Remedy است، استودیویی که همه ما آن را با Max Payne میشناسیم.

امروز قرار هست برای شما عزیزان، بازی Control را بررسی کنیم…

داستان:

بازی که نویسنده اش Sam lake افسانه ای باشد، قطعا باید انتظار یک شاهکار را از آن داشت، شاهکاری که قرار نیست خیلی ساده همه چیز را به مخاطبانش هدیه کند، و باید در خصوص داستان پیچیدگی های بسیاری را تحمل کرد.

داستان بازی از جایی شروع میشود که شخصیت اصلی بازی یعنی «Jesse faden» اقدام به ورود به ساختمان قدیمی شهر میکند، ساختمانی عظیم و بلند که در نگاه اول بسیار مرموز و عجیب است. همه چیز در نگاه اول عادی بشمار نمی‌رود و جسی باید خود را به اتاق مدیر عامل برساند که با ورود به اتاق مدیرعامل متوجه خودکشی او می‌شود و جسی حالا باید با در دست داشتن اسلحه مدیرعامل قبلی، بدنبال پرده برداشتن از راز مرموز و فعالیت های غیر طبیعی این ساختمان باشد.

داستان بازی ترکیبی از یک داستان احساسی بین جسی و برادرش و همچنین یک سفر قهرمان است.

دشمنان جسی از جنس انسان های عادی نیستند و جسی حالا باید با اشیا و کارمند های تحت سلطه یک عامل ناشناخته بنام «هیس»، مبارزه کند؛ عاملی که موجب شده تا جسی به ساختمان قدیمی برود.

نحوه روایت داستان بصورت اول شخص توسط جسی روایت میشود ولی ما داستان را از دید سوم شخص خودمان روایت میکنیم.

بازی Control و شناخت اصطلاحات این بازی شاید در نگاه اول نیاز به یک بروشور داشته باشد، ولی خب قطعا اگر صبر تحمل بسیار زیادی داشته باشید و با دقت داستان را دنبال کنید و بی تفاوت از کاتسین ها و نوشته ها رد نشوید، قطعا داستان شاهکار و پیچیده بازی را می‌فهمید.

البته که ابتدای داستان ممکن است شما را خسته کند و واقعا گیج کننده باشد، ولی اگر صبر داشته باشید، قطعا پاداش صبر خود را در ادامه از سم لیک خواهید گرفت و قطعا خودتان با پایان بازی و فضای سورئال آن شدیدا ارتباط برقرار می‌کنید،

هرچند که پیچیدگی تا این اندازه هم برای مخاطبی که با داستان جدیدی روبرو شده است، خوب نیست.

گیم‌پلی:

بازی Control، در مبحث گیم‌پلی یک بازی شدیدا سرگرم کننده است، اینکه شما بتوانید تا آخر بازی یک اسلحه در حالات مختلف را تجربه کنید، قطعا یک مزیت بزرگ است، مزیتی که با ترکیب شدنش با کنترل اشیا، یک حس جدید و مثال زدنی را به مخاطب در گان‌پلی میسازد؛

اینکه سیستم مبارزاتی کنترل به مانند داستانش یک اثر کاملا سورئال و تخیلی است، قطعا موجب شده تا ما با دشمنان عجیبی هم سرکار داشته باشیم، قطعا اینکه دشمنتان یک میز و یا یک صندلی باشد، بسیار عجیب است!، ولی خب عجیب تر این است که شما با جعبه دشمن خود را شکست دهید!

پازل های بازی از تنوع بسیار خوبی برخوردار هستند، و قطعا همه چیز را به سادگی به مخاطب هدیه نمی‌دهند، و مخاطب را وادار به تفکر می‌کنند.

مراحل بازی نیز تنوع بسیار خوبی دارند و مراحل جانبی نیز به مانند مراحل اصلی بی‌نظیر هستند و کاربر هرگز از انجام آن خسته نمی‌شود.

همچنین ایسترگ های گاه و بی گاهی که در محیط های مرموز و عجیب این بازی پیدا می‌کنید، قطعا لذت بخش هستند، ولی خب تنها چیزی که به تجربه بازی ضربه بزرگ و غیر قابل تحملی وارد می‌کند یک نقشه بسیار بد و زباله اس، نقشه ای که شاید برای اولین بار به کاربر بخواهد بفهماند که تابلو های محیطی در بازی مهم هستند، ولی انگاری سازندگان کمی دلخوری داشته اند که خواستند انقدر مخاطب را برای پیدا کردن یک مسیر معطل و گیج کنند.

گرافیک فنی و هنری:

آخرین ساخته استودیو Remedy، از ابعاد هنری بسیار بازی خوش ساختی است، ساختمان بازی طوری طراحی شده که شدیدا مخاطب را در عمق خود فرو می‌برد ولی بازی در بعد فنی در کنسول های نسل هشتم، بسیار بد است، افت فریم هایی که هنگام مبارزات شلوغ بازی با آن مواجه می‌شوید و همچنین لودینگ های طولانی، شدیدا مخاطب را آزرده خاطر می‌کنند، به شکلی که ممکن است مخاطب احساس ضعف را در کنسول های بازی خود در مقایسه با PC احساس کند.

موسیقی متن:

موسیقی متن بازی بسیار جذاب است، موسیقی که به راحتی در خدمت داستان است و هرگز مخاطب را از خود ناامید نمی‌کند، و به راحتی هماهنگ با گیم‌پلی و داستان سورئال و عجیب و غریب بازی جلو می‌رود.

موسیقی بازی Control توسط آهنگساز بازی Limbo و Inside ساخته شده و همگان را از خود راضی نگه می‌دارد.

همچنین بازی از جنبه صداگذاری بسیار خوب است، و کاربر تفاوت افتادن صدای یک جسم فلزی و چوبی را بخوبی در بازی درک می‌کند.

نسخه Ultimate:

بازی Control، با عرضه بسته های الحاقی The Foundation و Awe، شدیدا مخاطبانش را راضی کرد تا نسخه Ultimate بازی و یا DLC های آن را به صورت جداگانه خریداری کنند، بازی Control Ultimate Edition، قابل بازی برای پلتفرم های نسل نهم است، و ویژگی های بارز نسل نهم را میتوانید در این نسخه به همراه DLC های بازی مشاهده کنید، ویژگی های دوال سنس در این نسخه از بازی شدیدا جذاب و مثال زدنی هستند، همچنین مشکل لودینگ های طولانی و خسته کننده و افت فریم های شدید در هنگام مبارزات، در این نسخه از بازی بر روی پلتفرم های نسل نهم یعنی Xbox Series X/S و همچنین PS5 دیده نمی‌شود و این ایراد فنی بزرگ بازی رفع شده است.

نتیجه‌گیری:

بازی Control، شاید از روی تریلر همان Quantum Break باشد، ولی زمانی که این بازی را تجربه می‌کنید، قطعا به تفاوت های فاحش آن پی می‌برید؛ پس از شکست غیر قابل انکار بازی Quantum Break، حالا استودیو فنلاندی Remedy، باری دیگر نشان داد که می‌تواند به شاهکار سازی های خود مثل Max Payne و Alan Wake ادامه دهد،

درست است که هنوز بازی از مشکل یک نقشه رنج می‌برد و داستان بازی پیچیدگی بسیار زیاد و گیج کننده ای دارد، و بازی بر روی پلتفرم های نسل هشتم دارای مشکلات فنی است، ولی تجربه نکردن این بازی بی انصافی است. و با داشتن کمی صبر و تحمل بیشتر، مطمئنا از بازی Control به عنوان یک اثر خوش ساخت سخن می‌گویید.

امتیاز نهایی: 8.5/10

نقطه قوت: داستان جذاب، گیم‌پلی و گان پلی عالی، مراحل متنوع، موسیقی متن شنیدنی، گرافیک هنری عالی و طراحی های مثال زدنی

نقطه ضعف: نقشه بسیار زباله، مشکلات فنی بر روی کنسول های نسل هشتم، کمی گیج کننده بودن داستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *